آیا وضوح بالاتر برای سیستم های نمایشگر منطقی است؟ در یک کلام، نه، اما اجازه دهید توضیح دهم که چرا.
فن آوری نمایشگر مصرف کننده با سرعتی برق آسا به پیشرفت خود ادامه می دهد و به سختی می توان با تمام اتفاقاتی که در حال رخ دادن است همراهی کرد. یکی از روندهایی که همه ما در دهه گذشته شاهد آن بوده ایم، فشار برای وضوح بالاتر و بالاتر است. با این حال، آیا کسی میپرسد که آیا ما باید این قطعنامههای بالاتر را دنبال کنیم؟
ما دوست داریم فکر کنیم که بیشتر معمولا بهتر است، پس چرا تعداد کل پیکسل ها باید متفاوت باشد؟
این منجر به در نظر گرفتن متغیرهای مختلفی می شود که در نحوه درک ما از وضوح نقش دارند، به ویژه به این دلیل که بینایی ما حداکثر "رزولوشن" محدودی دارد. به محض رسیدن به آن حد، هر چیزی بالاتر از آن برای ما تلف می شود.
ما نمی توانیم در مورد وضوح بینایی خود مانند تصاویر مبتنی بر پیکسل فکر کنیم. چشمان ما میلهها و مخروطهایی دارند که بخشهایی از میدان دید ما را به مغز منتقل میکنند، جایی که دوباره به یک تصویر کامل تبدیل میشود. با این واقعیت که فقط مرکز میدان دید ما جایی است که میتوانیم جزئیات بالا را شناسایی کنیم، و تبدیل وضوح به بینایی انسان سختتر میشود. البته به همین جا ختم نمی شود. ما چشمان ناقصی هم داریم کاهش دقت به معنای توانایی کمتر برای حل جزئیات است. نزدیکبینی، دوربینی و سایر شرایط بینایی میتوانند بر تیزبینی ما تأثیر بگذارند.
مدلهای ریاضی بسیار پیچیدهای وجود دارد که نشان میدهد فردی با حدت بینایی 20/20 به اندازه 576 مگاپیکسل "رزولوشن" در چشمان خود دارد. با این حال، ما باید در نظر بگیریم که این تعداد، مجموع تصاویری است که هم از ناحیه محیطی و هم از مرکز بینایی ما گرفته شده است. یک نگاه بسیار کمتر است، شاید در محدوده 5-15 مگاپیکسلی، که بد نیست. اما تمام مشکلاتی را که چشم ما می تواند داشته باشد را به خاطر بسپار.
وقتی این حداکثر وضوح 15 مگاپیکسلی را در تفکر خود لحاظ می کنیم، متوجه می شویم که بینایی کامل یک انسان بین 2.5K تا احتمالا 5.5K خواهد بود. پس چرا از این محدودیت فراتر برویم؟
می توان به دلایل متعددی فکر کرد که چرا وضوح بالاتر منطقی است، مانند نیاز به تصاویر با جزئیات بالا برای تحقیقات آزمایشگاهی، نجوم، نقشه برداری و موارد مشابه. اما برای اهداف ما از سینمای خانگی یا نمایش تجاری؟ نه چندان، اگر با خودمان صادق باشیم.
وقتی به رزولوشن 1080p و وضوح 2 مگاپیکسلی آن نگاه می کنیم، ممکن است در مقایسه با 33 مگاپیکسل عظیمی که 8K به ارمغان می آورد، بسیار کوچک به نظر برسد. با این حال، علم در مورد اندازه نمایشگر و فواصل مشاهده به ما چه می آموزد تا تفاوت بین وضوح را درک کنیم؟
بیایید بگوییم که اتاق شما دارای یک صفحه نمایش 150 اینچی 16:9 است. با توجه به استانداردهای فاصله مشاهده از THX و انجمن مهندسین تصاویر متحرک و تلویزیون (SMPTE)، فاصله دید لازم برای درک تفاوت بین وضوح به شرح زیر است:
480p = فاصله دید 44 فوت
720p = 29 فوت. فاصله مشاهده
1080p = 20 فوت فاصله مشاهده
فاصله دید 4K = 9 فوت
فاصله دید 8K = 5 فوت
همانطور که می بینید، برای درک کامل تفاوت بین ویدئو پروژکتور 1080p و ویدئو پروژکتور 4K نیاز به کاهش بیش از 50٪ در فاصله دید دارید! همچنین در نظر بگیرید که یک تصویر مورب 150 اینچی از فاصله 9 فوتی چقدر بزرگ است! اگر سینمای خانگی شما میتواند از صفحهنمایش با این اندازه پشتیبانی کند، حرکت به 4K میتواند برای شما مفید باشد. با این حال، در بیشتر موارد استفاده، این کار منطقی نیست زیرا زمانی که بیش از 9 فوت از صفحه نمایش فاصله بگیرید، تفاوت قابل توجهی در جزئیات در 1080p مشاهده نمی کنید.
ممکن است فکر کنید که می توانید یک صفحه نمایش بزرگتر داشته باشید و این تا حدی به شما کمک می کند. بیایید یک صفحه نمایش نسبتاً بزرگ 220 اینچی مورب 16:9 بگیریم و دوباره اعداد را اجرا کنیم:
480p = 64 فوت
720p = 43 فوت
1080p = 29 فوت
4K = 14 فوت
8K = 7 فوت
همانطور که می بینید، در رزولوشن 4K، اضافه کردن 70 اینچ دیگر به اندازه مورب باعث افزایش ناچیز در حداکثر فاصله دید 5 فوتی در مقایسه با صفحه نمایش 150 اینچی می شود. این به این معنی است که اگر قصد دارید حتی برای فضایی با اندازه متوسط، مثلاً 40 فوت عمق، پروژکتور 4K داشته باشید، اندازه صفحه نمایش شما باید بسیار بزرگتر از فضای موجود باشد.
من معتقدم همچنین مهم است که به یاد داشته باشید که بسیاری از ویدئو پروژکتور موجود در بازار ادعا می کنند که دارای قابلیت 4K هستند اما از سنسورهای تصویربرداری 4K بومی استفاده نمی کنند. آنها به تاکتیکهای تا حدی فریبنده، مانند تغییر پیکسل، تکیه میکنند.
پس چرا اینطور است و آیا باید از استانداردهای THX یا SMPTE پیروی کنیم؟ بیایید به سوال اول پاسخ دهیم: فاصله مشاهده اهمیت دارد زیرا هرچه وضوح شما بالاتر باشد، پیکسل ها کوچکتر می شوند. برای اینکه بتوانید تفاوت در اندازه پیکسل کوچکتر و تقویت متعاقب آن در جزئیات دقیق را درک کنید، از نظر فیزیکی باید به تصویر نزدیکتر باشید.
اگر تا به امروز با اکثر ویدئو وال های LED کار کرده اید، می توانید قدردانی کنید که از دورتر بهتر به نظر می رسند. این به این دلیل است که توهم یک تصویر منسجم از راه دور راحت تر کشیده می شود. اما به اندازه کافی به یک دیوار ویدیویی نزدیک شوید، و مگر اینکه در مورد نقطه بسیار فشرده صحبت کنیم، پیکسل های جداگانه را خواهید دید و بنابراین، توهم شکست می خورد.
بنابراین دوباره می پرسم: آیا باید از استانداردهای THX یا SMPTE پیروی کنیم؟ پاسخ آسان این است که خیر. اینها استانداردهایی هستند که برای تئاترها و سناریوهای ایده آل طراحی شده اند. هر کسی که تا به حال با سیستم های پروجکشن کار کرده است می داند که تحقق شرایط ایده آل چقدر می تواند دشوار باشد. اما آیا این بدان معناست که ما باید آنچه را که آنها می گویند کنار بگذاریم؟
لازم نیست. ما با استاندارد شروع می کنیم، و سپس به آنچه اغلب در این زمینه استفاده می شود و در نهایت برای مورد استفاده خاص شما کار می کند، نگاه می کنیم.
ممکن است در این مرحله فکر کنید که رزولوشن های بالاتر برای نمایش بی معنی هستند و من تمایل دارم با آن موافق باشم. با این حال، می توانم به یک مورد استفاده فکر کنم که می تواند منطقی باشد، و آن زمانی است که می خواهید از چندین پنجره مختلف در یک قاب استفاده کنید، مانند آنچه ممکن است در نمایشگاه های بزرگ تور یا با نمایشگرهای فوق عریض ببینید. به عنوان مثال، اگر به کره لاس وگاس فکر می کنید، وضوح بالایی در آن سیستم تعبیه شده است (256 میلیون پیکسل) که آنها می توانند عملاً هر کاری را که می خواهند به صورت بصری بدون کاهش وضوح انجام دهند، چه در داخل و چه در خارج.
همچنین به یاد داشته باشید که حرکت به صفحه نمایش 4K به معنای سرمایه گذاری در کل زیرساخت برای پشتیبانی از آن وضوح است. این می تواند به معنی کابل کشی سیگنال، سوئیچر یا گیرنده و نمایشگر باشد. این می تواند به سرعت کل ایده نمایش 4K را از نظر مالی، فنی یا لجستیکی برای شما غیرقابل اجرا کند، به خصوص اگر نیاز به دریافت نوعی بازگشت سرمایه از هزینه ها داشته باشید.
به دلیل تمام دلایل ذکر شده در بالا، اثبات آینده نیز دلیل خوبی نیست. به یاد داشته باشید، باید اندازه تصویر را با توجه به فاصله مشاهده ایستا به شدت افزایش دهید تا تفاوت را درک کنید، و هزینه هنگفت افزایش مقیاس سیستم نمایشگر خود به این بزرگی غیر واقعی است.
نتیجه گیری
در نتیجه، این واقعیت که تولیدکنندگانی که برای پاسخگویی به تقاضای مصرفکنندگان ناآگاه که معتقدند بیشتر همیشه بهتر است، وضوحهای بالاتر و بالاتری را به ما تحمیل میکنند، نباید ما را به تسلیم شدن در برابر این روندها سوق دهد. من می دانم که 4K اینجاست که بماند. با این حال، ما هنوز شاهد تولید کنندگان پروژکتور هستیم که طیف گسترده ای از پروژکتورهای لیزری بومی WUXGA را ارائه می دهند که به شما امکان می دهد صفحه نمایش 1080p خود را حفظ کنید. و در بسیاری از موارد، این بیش از حد کافی خواهد بود.